این بازیگر را فقط با «آرایشگاه زیبا» نشناسید!
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۸۷۵۴۳
مهین دیهیم را بسیاری از جوانهای امروزی به واسطه تکرار چندباره سریال «آرایشگاه زیبا» میشناسند؛ اما سالها قبل از اینکه مرضیه برومند تصمیم به ساخت چنین سریالی بگیرد و مهین دیهیم را در کنار بزرگان دیگری چون رقیه چهرهآزاد، مهری ودادیان و مهری مهرنیا مقابل دوربین این مجموعه بهیادماندنی بیاورد، این بازیگر چند دهه بود که تجربه بازی در سینما و تئاتر را از سر گذرانده بود و در چند تلهتئاتر هم بازی کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تلهتئاترهای دیهیم اما چند دهه بعد از رفتن این بازیگر روی سن تئاتر و مقابل دوربین فیلمهای سینمایی شکل گرفت. با پیروزی انقلاب در اوایل دهه ۶۰ ، ساخت نمایشهای تلویزیونی در صداوسیما قوت گرفت و به واسطهی چنین رویکردی بسیاری از بازیگران سینما و تئاتر برای از سرگیری کارهای هنریشان، مقابل دوربینهای تلویزیون رفتند.
دیهیم از آن دسته افراد بود و به واسطه چنین تصمیمی، دو نمایش تلویزیونی به نامهای «یک گل و بهار» (۱۳۶۳) و آسانسور (۱۳۶۳) شکل گرفت.
در ابتدای شکلگیری صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، دو شبکه اصلی ـ یک و دو ـ برنامه تولید و پخش میکردند و البته شبکه یک سیما دارای گروه «فیلم، سریال و تئاتر» بود؛ این، یعنی تئاتر از جایگاهی ویژه در تلویزیون برخوردار بود و به تبع چنین نگاهی، نمایش تلویزیونی و هنرمندان این حوزه هم سهم عظیمی از تولیدات را به خود اختصاص میدادند. و البته این در حالی است که در دو دهه اخیر به مرور تئاتر در تلویزیون کمرنگ و کمرنگتر شد تا جایی که در سالهای نسبتا طولانی چیزی به نام تلهتئاتر در تلویزیون نداشتیم. در یکی ـ دو سال اخیر هم بهرغم وعدههایی برای بازگشت این ساختار مهم و جذاب به تلویزیون و راهاندازی مرکزی به نام سیمرغ، اما عملا هنوز نمایش به جایگاه اولیه خود در سیما بازنگشته است.
تصویری از مهین دیهیماما بازگردیم به «مهین دیهیم» و مناسبتی مرتبط با این هنرمند که انگیزه نگارش این گزارش ایسنا شد.
دیهیم سال ۱۳۰۴ به دنیا آمد و بیست سال بیشتر نداشت که در نمایش «تاجر ونیزی» بازی کرد. کمتر از ۳۰ سال داشت که وارد سینما شد و چند دهه در دنیای تصویر مشغول به کار بود. حضورش در تلویزیون در حقیقت پس از پیروزی انقلاب شکل گرفت و تا اوایل دههی ۷۰ ادامه داشت.
در میان کارهای تلویزیونی این بازیگر که تعداد چندانی هم نیست، دو تلهتئاتر مشاهده میشود که یکی را حسین پناهی نویسندگی و کارگردانی کرد و دیگری را پناهی نوشت و رسول نجفیان کارگردانی کرد.
«یک گل و بهار» نوشته و ساخته حسین پناهی، سال ۶۳ در گروه فیلم، سریال و تئاتر شبکه اول در مدت زمان حدود دو ساعت ساخته شد. علاوه بر مهین دیهیم، عزت الله مقبلی، توران مهرزاد، حسین امیرفضلی، آزیتا لاچینی، محمد قاسم دوست و حسین محب اهری در این نمایش بازی میکردند.
داستان این نمایش مانند بسیاری از تولیدات تلویزیونی آن دوره، موضوعی خانوادگی را دنبال میکرد و درباره عمومرتضی ریش سفید محل بود که همه اوقاتش را وقف کمک و راهنمایی اهل محل کرده بود اما کم کم متوجه میشود که باید به روابط اجتماعیاش تعادل ببخشد.
نمایش یک گل و بهار ـ سال ساخت ۱۳۶۳دیگر نمایش تلویزیونی که دیهیم در آن بازی کرده، یک سال بعد شکل گرفت. «آسانسور» ساخته رسول نجفیان و با بازی خود این هنرمند، در فضای یک اداره میگذشت. اولین روز کار یک کارمند جدید مصادف شده بود با خراب شدن آسانسور و گیر کردن رییس در آسانسور. کارمند درصدد پیدا کردن میلهای است که بتواند در آسانسور را باز کند و با انجام این کار مورد تشویق قرار میگیرد و همین مساله غضب سایر همکارانش را برمیانگیزد.
نمایش تلویزیونی آسانسور ـ سال ۶۴در نمایش تلویزیونی آسانسور که در دو قسمت تولید و پخش شد، علاوه بر مهین دیهیم، رسول نجفیان، حسین پناهی، آتش تقی پور، حسن مهمانی، محسن یوسفبیک، رحیم بقایی، حسن پورشیرازی، علی طالبلو، مژگان طریقی، بیوک میرزایی، علی زرینی و مینا هوشیدری بازی کرده بودند.
بر اساس این گزارش ایسنا، مهین دیهیم در هشتم مهر ماه سال ۱۳۸۰ در سن ۷۶ سالگی درگذشت. پیکر او را در قطعه ۱۶ ردیف ۱۲۲ شماره ۴۴ به خاک سپردند.
* عکسهای این گزارش برگرفته از کتاب «فرهنگ تئاترهای تلویزیونی» (عباس جهانگیریان) است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: آرایشگاه زیبا جنگ تحمیلی دیپلماسی رسانه ای روز بزرگداشت مولانا محمد علی اسلامی ندوشن سعید دبیری امرالله صابری جنگ تحمیلی دیپلماسی رسانه ای روز بزرگداشت مولانا نمایش تلویزیونی تله تئاتر شکل گرفت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۸۷۵۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: سیمرا حسن پور البته پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی مثل جیران حسن فتحی و رئالیتیشوی شب های مافیا حضور داشته است. حالا هم در حال بازی در سریال گردنزنی به کارگردانی سامان سالور، همسرش، است که تصویربرداریاش احتمالا تا مرداد ماه به طول می انجامد. با او در باره حضور در شبکه نمایش خانگی و سریال جدیدش صحبت کردیم:
در چند سال گذشته چندین همکاری با شبکه نمایش خانگی داشتهاید. از تجربه این سریالها بگویید. چه تفاوتهایی با تلویزیون وجود دارد؟
حتما تفاوت دارد. ممیزیهای کمتری هست و دستمان برای طرح مسائل مختلف بازتر است. من سر سریال جیران بودم و دو تا هم رئالیتی شو داشتم.
با توجه به این بازخوردها فکر میکنید مخاطبان تلویزیون بیشتر است یا شبکه نمایش خانگی؟
تلویزیون پیش از این بینندههای بیشتری داشت. رسانهای است که رایگان در اختیار همه است و همه میتوانند ببینند. به همین دلیل هم پیش از این بینندگان بیشتری داشت. اما مدتی است تعداد تماشاگرانش کمتر شده است. امیدوارم به روال سابق برگردد و باز هم همان تعداد بیننده را داشته باشد. برای این که جایگاه دیگری دارد. شما نمیتوانید مثلا سریال پایتخت را با هیچ سریال دیگری مقایسه کنید. چه اشکالی داشت که تلویزیون اینقدر پربیننده بود؟ شبکه نمایش خانگی یک مقدار مخاطبان خاصتری دارد که قشر متوسط رو به بالا هستند.
احتمالا یکی از دلایلش همان مبلغ اشتراکی است که باید پرداخت کنند.
دقیقا. تصور من همین است. کسانی که در شهرستانهای کوچک هستند یا از نظر مالی ضعیفند، به این پلتفرمها دسترسی ندارند. با این وجود بینندگان خودش را دارد که تعدادشان کم هم نیست.
اصولا رسانه برایتان مهم است؟ یعنی برایتان فرق میکند که در تئاتر باشید یا سینما یا تلویزیون؟
من از اول هم عاشق پرده نقرهای سینما بودم.
علیرغم این که کارتان را با تئاتر شروع کردید.
بله. من خیلی اتفاقی با تئاتر شروع کردم. من از اول سینما را دوست داشتم، ولی در دانشگاه تئاتر خواندم. برای نمایش مصائب استاد نوید ماکان کار آقای بیضایی برای ایشان تست دادم و پذیرفته شدم و کار کردم. ولی بعد سمت تصویر رفتم. تئاتر هم البته بسیار جذاب است، ولی من سینما را ترجیح میدهم.
از برنامه اسکار صحبت کنیم. چطور تجربهای بود؟
من اصولا در این برنامهها شرکت نمیکنم. ولی چون این کار آقای مدیری بود، رفتم. تجربه جذابی بود و ژ ژ صحنههایش در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. سر صحنه هم خیلی خندیدیم و خوش گذشت. مدتها بود انقدر نخندیده بودم. نعیمه نظام دوست واقعا دوست داشتنی است و باعث شد بخندیم. اصلا فضای خوبی سر تصویربرداری وجود داشت. خود آقای مدیری و بقیه کسانی با آنها هم گروه بودم مثل بهنام تشکر و محمدرضا هدایتی هم بسیار عالی بودند. نظرم نسبت به این برنامهها اصلا عوض شد.
این دومین همکاری شما با مهران مدیری است و پیش از این ساعت ۶ عصر را با او کار کرده بودید. کار با او چطور است؟
آقای مدیری آدم را بدعادت میکند. انقدر کار با او جذاب است که دیگر نمیخواهید بعد از آن سر کار دیگری بروید. چون شرایط کار خیلی انسانی و درست است.
این شرایط درست که می گویید، چیست؟
از نظر زمان کار خیلی خوب است به عوامل اهمیت میدهد. یعنی زمانبندی طوری نیست که از ۵ صبح سر کار باشی تا آخر شب. این باعث میشود بازیگر و همینطور بقیه گروه آرامش داشته باشند. این مسئله سر کارهای دیگر وجود ندارد. مقدار زمانی که در روز کار میکنند خیلی زیاد است و ساعتهای آفیشها هم بد است. ولی سر کار آقای مدیری همه چیز خیلی فکرشده است و جو آرام است. کسی سر کسی داد نمیزند و فضای بسیار آرامی وجود دارد. خودش هم انسان محترمی است و همه چیز سر کار خوب است. امیدوارم دوباره قسمت باشد با او کار کنم.
شما فیلم «تابستان همان سال» را هم در جشنواره سال گذشته داشتید که محمود کلاری کارگردانش بود.
به نظرم آقای کلاری یک فیلم ماندگار ساخته است. واقعا برای من تجربه درخشانی بود. در این قابها و تصاویر کیف کردم. هر لحظهاش برای من خوشایند بود که میتوانم با این قابها در تصویر بمانم. نمیتوانم بگویم چقدر برای من رویایی بود. تمام لحظهها انگار نقاشی میشد. فضای کار در دهههای سی و چهل میگذشت و من خیلی این زمان را دوست دارم. از گلدانهای حیاط گرفته تا دیوارها و غذایی که میخوردیم برای من جذاب بود. خوشحالم که توانستم این فضا را از طریق این فیلم تجربه کنم. اصلا علاقه من به سینما و بازیگری به همین دلیل است که میتوانم زندگیهایی را تجربه کنم که در واقعیت نمیشود.
از امکان تجربه زندگیهای مختلف در سینما گفتید. جایی هم گفته اید وقتی میخواهم نقشی را بازی کنم سعی میکنم با او زندگی کنم و او را وارد زندگی واقعی ام میکنم.
بله. تا جایی که میتوانم این کار را میکنم. مثلا در سه کام حبس که نقش یک پرستار را داشتم، واقعا ده روز در بیمارستان کنار پرستارها ایستادم و از آنها یک چیزهایی یاد گرفتم. سر فیلم تمشک هم سعی کردم زیست آن شخصیت را تجربه کنم. مثل او چادر سرم میکردم و بیرون میرفتم. وسایل ارتباط جمعی مثل موبایل و لب تاپ را کنار گذاشتم و خواستم تنهایی را تجربه کنم.
و اینها باعث شد افسرده شوید.
بله. من قبل از فیلم تمشک اصلا نمیدانستم افسردگی چیست. آدم شاد و سرحالی بودم و بازی کردن در این نقش واقعا برایم سخت بود. الان برایم خیلی راحت شده، چون دنیای امروز به این سمت رفته است.
بازی در تمشک و افسردگی که سراغتان آمد باعث شد ۶ کیلو وزن کم کنید. درست است؟
بله. سر آن کار ۶ کیلو کم کردم، سر کار آقای کلاری هم ۱۳ کیلو کم کردم. چون آقای کلاری میگفت یک این شخصیت نحیفتر و لاغرتر از تو است. مسئله دیگری که وجود دارد این است که به جز این که زیست شخصیتی را که میخواهم بازی کنم، از نزدیک تجربه میکنم. اگر شخصیت هم مربوط به گذشته باشد، در باره آن زمان مطالعه میکنم. سر کار تابستان همان سال، من تعداد زیادی کتاب قجری خواندم. میخواستم از کنار هم قرار دادن آنها به این درک برسم که یک زن در آن زمان چطور زندگی میکند. چون معتقدم آن حس را باید درون خودم پیدا کنم.
از کار با همسرتان سامان سالور بگویید. این نسبت ناخودآگاه روی کارتان تأثیر دارد؟
من و سامان طرز تفکرمان خیلی به هم شبیه است. هر دو در کار به هم آزادی میدهیم. اگر من برای نقشی مناسب باشم، نقش را به من میدهد، اگر نه هیچ اصراری نیست و او هم این کار را نمیکند. من سر کارهای دیگر هستم و او هم میتواند بازیگران دیگری را دعوت کند. ولی اگر جایی بفهمد نقش به درد من میخورد و من میتوانم چیزی به آن نقش اضافه کنم، حتما از من استفاده میکند. خودش همیشه میگوید وقتی بازیگری در کنارم است که برای کار تلاش میکند و بازیگر خوبی هست چرا از او استفاده نکنم؟ این را دارم نقل به مضمون میگویم، نمیخواهم از خودم تعریف کنم. میگوید من از بازیگری که ایده دارد و با عشق و علاقه تلاش میکند تا به نقش برسد، چرا استفاده نکنم. سامان هم در بازیگری من بسیار موثر بود. اولین کار من در سینما با او بود.
که برای آن جایزه هم گرفتید.
بله هم جایزه جهانی گرفتم و هم در فجر کاندید شدم. برای فیلم سه کام حبس هم جایزه گرفتم. سامان اصولا من را در کار فقط به عنوان بازیگر میبیند. اینطور نیست که حواسش به من بیشتر از بقیه باشد. یعنی ممکن است کاملا یک سکانس من را از فیلم بیرون بیاورد. در این موارد خیلی حرفهای کار میکند.
الان هم که سر سریال با او هستید.
بله. سریال گردن زنی که خیلی داستان عجیب و غریب و معمایی دارد با حرکتهای فروان. به نظرم کارگردانی این کار خیلی سخت است ولی سامان از پس آن برآمده است. من که خیلی از بودن در این سریال خوشحالم. برای اولین باز نقشی دارم که کمیشبیه خودم است.
کد خبر 850104 برچسبها خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی سینمای ایران نمايش خانگي